محمد عاملی، عضو هیئتعلمی جهاددانشگاهی و مدیر گروه مطالعات فرهنگ سیاسی ایسپا، در نشست «همگرایی و واگرایی جامعه ایرانی» با تحلیل ابعاد اجتماعی جنگ اخیر میان ایران و اسرائیل، تأکید کرد که شکست تلاش اسرائیل برای ایجاد شکاف میان مردم و حاکمیت، یکی از دلایل اصلی پایان زودهنگام این جنگ بود. به گفته او، همگرایی اجتماعی و بروز ناسیونالیسم ایرانی در بحبوحه جنگ، نقش مهمی در خنثیسازی اهداف طرف مقابل ایفا کرد.
تلاش ناکام اسرائیل برای جداسازی جامعه از حاکمیت
عاملی با اشاره به سه سخنرانی نخستوزیر اسرائیل در روزهای ابتدایی جنگ، گفت: تمرکز اصلی اسرائیل بر خطاب قرار دادن جامعه ایران و تفکیک آن از حاکمیت بود. این رویکرد بر پایه سرمایهگذاری چندساله اسرائیل بر نارضایتیهای داخلی شکل گرفته بود، اما در عمل با شکست مواجه شد. او افزود: این ناکامی، بهنوعی به یک ابزار دفاعی برای ایران تبدیل شد، حتی در شرایطی که برنامهریزی مشخصی در حوزه پدافند غیرعامل وجود نداشت.
همگرایی اجتماعی؛ نه سیاسی
در ادامه این نشست، عاملی به پدیده همگرایی اجتماعی در جریان جنگ اشاره کرد و گفت: برخلاف تصور برخی نهادها، همگرایی شکلگرفته در جامعه ایران، سیاسی نبود بلکه ریشه در احساسات ملی و اجتماعی داشت. مردم کشورشان را دوست دارند، اما الزاماً با شعارهای رسمی همراه نیستند. این همگرایی، حاصل حافظه تاریخی، رنج مشترک و احساس خطر نسبت به سرزمین بود.
ناسیونالیسم ایرانی و حافظه تاریخی؛ ستونهای همبستگی ملی
عاملی با تحلیل واکنشهای مردم در شب آغاز جنگ، اظهار داشت: دولت اسرائیل تلاش داشت حمله را صرفاً متوجه سپاه پاسداران جلوه دهد و از بردن نام جمهوری اسلامی خودداری میکرد. این تفکیک هدفمند، با هدف تحریک جامعه علیه حاکمیت طراحی شده بود، اما در نهایت ناکام ماند. رسانههای بینالمللی نیز از شکوفایی ناسیونالیسم ایرانی در جریان این جنگ سخن گفتند و تأکید کردند که ایران بهعنوان یک کشور تاریخی، توانست انسجام ملی خود را حفظ کند.
جامعه و وسعت جغرافیایی؛ دو ابزار دفاعی مؤثر ایران
عاملی در بخش دیگری از سخنان خود، سه ابزار اصلی ایران در برابر اسرائیل را معرفی کرد: توان موشکی، وسعت جغرافیایی و جامعه ایرانی. او گفت: ایران ۷۵ برابر اسرائیل وسعت دارد و این گستردگی، عملیات نظامی را برای طرف مقابل دشوار میسازد. همچنین حوزه عمومی ایران، حتی در میان زندانیان، واکنش منفی نسبت به اسرائیل نشان داد که بیانگر ذهنیت عمومی جامعه است.
رنج مشترک و احساس بیپناهی؛ محرک همگرایی اجتماعی
این تحلیلگر اجتماعی تأکید کرد که مردم ایران در مواجهه با جنگ، احساس کردند بار دیگر در معرض تهدید قرار گرفتهاند. تحریم، فساد، اختلاس و حالا جنگ، مجموعهای از فشارهای ممتد بود که حس بیپناهی را تقویت کرد. همین رنج مشترک، در کنار حافظه تاریخی و غرور ملی، به شکلگیری همگرایی اجتماعی منجر شد.
ریشههای روانی همگرایی؛ از رستم تا سربازان امروز
عاملی با اشاره به مراسم تشییع سردار سلیمانی، آن را نمونهای از همگرایی اجتماعی دانست و گفت: مردم ایران سربازان را دوست دارند، نه شاهان. این علاقه ریشه در روانشناسی جمعی و اسطورههایی مانند رستم دارد. مردم در جنگ اخیر نیز از نظامیان خود حمایت کردند، زیرا آنها را نماد دفاع از وطن میدانستند.
رضایت نسبی از عملکرد نهادها و تمایل به پایان جنگ
بر اساس نظرسنجی ایسپا، ۷۵ درصد مردم تهران از عملکرد نیروی انتظامی در جریان جنگ رضایت داشتند و ۶۴ درصد از تأمین کالاهای اساسی توسط دولت ابراز رضایت کردند. با این حال، ۶۸ درصد مردم خواهان پایان جنگ بودند و تنها ۲۷ درصد ادامه آن تا شکست کامل اسرائیل را ترجیح میدادند. این شکاف نشاندهنده تفاوت دیدگاه میان مردم و حاکمیت است.
میهنپرستی؛ انگیزه اصلی مردم در دفاع
عاملی تأکید کرد که انگیزه اصلی مردم برای موضعگیری در برابر جنگ، میهنپرستی بود. این احساس، مانند منبعی زیرزمینی از نسلهای گذشته به ارث رسیده و باید به نسلهای آینده منتقل شود. او افزود: اگرچه اسرائیل در برخی اهداف موفقتر بود، اما ۵۱ درصد مردم ایران خود را پیروز جنگ میدانستند که این احساس نیز از همان حس ملیگرایی نشأت میگیرد.
شکافهای اجتماعی پنهان؛ زنان و طبقات محروم آسیبپذیرتر بودند
در بخش پایانی نشست، عاملی به شکافهای خرد در جامعه اشاره کرد و گفت: زنان در جریان جنگ احساس آسیبپذیری بیشتری داشتند و ترک تهران برای طبقات برخوردار تبدیل به امتیازی لوکس شده بود. در مقابل، طبقات محروم مجبور به ماندن بودند و این شکافهای اجتماعی نباید در تحلیلهای کلان نادیده گرفته شوند.

ضرورت توجه به شکافهای اجتماعی در مواجهه با بحرانها
عاملی در پایان سخنان خود هشدار داد: اگر در آینده جنگی رخ دهد، نباید پشت شعارهای ملیگرایانه پنهان شویم. بسیاری از مردم، بدون آنکه معنای ایرانگرایی را بدانند، زیر بار جنگ له میشوند. وظیفه جامعه علمی و نهادهای اجتماعی، شناسایی و تحلیل دقیق این شکافهاست تا در مواجهه با بحرانها، تصمیمات واقعگرایانهتری اتخاذ شود.